یک کارشناس سیاسی در تحلیلی مینویسد نباید حرفها و وعدههای دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب امریکا را جدی گرفت؛ وی یک تاجر و اهل معامله است.
درحالیکه ترامپ روند پر هرجومرج انتخاب اعضای کابینهاش را دنبال میکند، بسیاری از رهبران و مردم جهان نگران روی کار آمدن وی هستند و از آنچه روی خواهد داد، نگران هستند. بههرحال وی شخصی است که انتظار میرود سیاستهای اوباما را کنار گذارد و احتمالاً تمایلی به تقبل هزینههای حفظ نظم جهانی نداشته باشد.
بسیاری، از سیاست مداران گرفته تا مردم عادی از برخی وعده های جنجالی ترامپ نظیر اینکه به کشورهای بیشتری اجازه داده شود سلاحهای اتمی داشته باشند، کنار گذاشتن تعهدات دفاعی در قبال ناتو، ممنوعیت ورود مسلمانان به امریکا، آشتی با روسیه، احداث دیواری در مرزهای مکزیک، لغو توافق تغییرات آب و هوایی پاریس و لغو توافق اتمی با ایران نگران هستند که این سیاستها برخلاف روال نظم موجود در صحنۀ بینالمللی است.
با این حال، فیلیپ گوردون، یکی از چهرههای برجستۀ شورای روابط خارجی، که در دورۀ ریاست جمهوری باراک اوباما در کاخ سفید و وزارت خارجۀ امریکا فعالیت کرده است، در مقالهای نوشت انتظار می رود سیاست خارجی ترامپ آنچنان که رهبران و عامه مردم از آن بیم دارند افراطگرایانه نباشد.
گوردون در مطلبی در مجله "پلیتکو" نوشت، ترامپ به دنبال دگرگونی کامل در وضعیت حاکم و سیاست خارجی امریکا نیست و تنها چیزی که باید از آن بیم داشت نامفهوم بودن وغیرقابل پیشبینی بودن سیاستهای وی در آینده است و نه وعده هایی که وی مطرح کرده است.
این کارشناس سیاسی تصریح کرد درواقع همهچیز برای ترامپ، اگر از دست رفتنی نباشد، قابلمذاکره است.
گوردون می افزاید در عمل، این بدان معناست که ترامپ احتمال کمی دارد وعده هایی را که بسیاری از سران و مردم جهان از آن نگران هستند، عملی کند.
برای مثال، آیا وی بهواقع توافق اتمی با ایران را لغو خواهد کرد؟ مسلماً بسیاری از مشاوران و مقامات امریکایی به وی گفتهاند که انجام این کار امریکا را منزوی خواهد کرد و این بهانه را به ایران خواهد داد تا فعالیتهای اتمیاش را از سر بگیرد؛ و امریکا در این صورت مجبور خواهد بود تا به فکر حمله نظامی بیافتد که این موضوع موجب یک جنگ پرهزینه برای امریکا خواهد شد.
یا اینکه آیا ترامپ اقدامات اوباما برای تقویت این توافق را از بین خواهد برد، شرکتهای بیشتری را به خاطر تخلف از قوانین همکاری با ایران، تحریم خواهد کرد، تلاشها برای مهار ایران را تقویت خواهد کرد و مدعی خواهد شد که سیاست جدید وی، به تبعیت ایران از نسخۀ «توافق بهتر» وی منتهی شده است؟
اما حتی اگر ترامپ به دنبال تغییر و تحول در سیاست خارجی امریکا باشد، به نظر می آید این دگرگونی بیشتر ناشی از یک حادثه تا یک طرح کلی باشد. مسلماً ترامپ شخصیتی ندارد که بخواهد سیاست منظم، همگرا و رادیکال مانند رونالد ریگان، رئیس جمهور سابق ایالات متحده، در مقابل شوروی در پیش گیرد و در عوض سیاستهای وی نامفهوم و غیرقابلپیشبینی است.
گوردون در ادامه به دلایلی برای لزوم بیم نداشتن از اظهارات ترامپ اشاره کرده و می نویسد، اول اینکه درست است ترامپ اظهارنظرهای افراطگرایانهای در فعالیتهای انتخاباتیاش مطرح کرده است، اما ترامپ باورها و مواضع سیاسی محدودی دارد. در واقع وی دائماً به خاطر «بار مسئولیت» آن، با سیاست تجارت آزاد مخالف بود، افراد قدرتمند را تحسین میکرد و در پی همراستا شدن با روسیه است. ترامپ در خلال فعالیتهای انتخاباتیاش از هر موضع امکانپذیری دفاع کرده است، از سقطجنین گرفته تا سیستم مراقبتهای پزشکی و قانون کنترل سلاح.
دوم آنکه از نظر ایدئولوژیک وی به دنبال پیروزی و جلب رضایت عمومی است. بسیاری از مواضع سیاست خارجی وی نه بر اساس اصول و باورهایش، بلکه به خاطر جلب حمایت هوادارانش بهمنظور پیروزی در انتخابات مطرحشده است. اکنون که وی در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شده است، صرفاً تمرکز بر هواداران کافی نخواهد بود و وی مجبور است تا نظر مخالفانش را نیز جلب کند.
از نظر روانشناختی، وی شکست را نمیپذیرد. او نمی خواهد مانند بوش پدر، تنها برای یک دوره رئیس جمهور باشد و بعد از اتمام دوره اول ریاست جمهوری خود، در حالی که اقتصاد را ویران کرده و وارد مناقشات نظامی خارجی شده بهعنوان یک «بازنده» کاخ سفید را ترک کند.
زمانی که هنگام تصمیمات بزرگ و بحثبرانگیز سیاست خارجی رئیسجمهور امریکا میشود، وی باید با این واقعیت دستوپنجه نرم کند که هوشیاری و عملگرایی بهمنظور اجتناب از شکست و گرفتاری باید در دستور کار وی قرار گیرد.
سوم آنکه اکنون به نظر میرسد در کابینۀ ترامپ چند فرد قدرتمند و باتجربه حضورداشته باشند و این احتمال و فرصت وجود دارد که این افراد با برخی از سیاستها و اقدامات بنیادی ترامپ مقابله کنند.
استفاده از این مطلب با ذکر منبع «پرس تیوی فارسی» بلامانع است.