با گذشت سه ماه از توافق هستهای بین ایران و گروه 1+5 (پنج کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد بعلاوه آلمان)، نهایتاً وزیر امور خارجه آلمان به ایران آمد.
سفر فرانك والتر اشتاین مایر به ایران نخستین دیدار بالاترین مقام دستگاه دیپلماسی این کشور از ایران بعد از دوازده سال به شمار میآید.
به دنبال دستیابی به توافق هستهای وین، دو هیأت عالیرتبه آلمان، یکی به ریاست زیگمار گابریل معاون آنگلا مرکل صدراعظم این کشور و دیگری به ریاست اولاف لیس، وزیر اقتصاد، حملونقل و کار ایالت نیدرزاکسن در اواخر تیر ماه و اوایل مهر ماه با هدف عادی سازی و تقویت روابط اقتصادی دوجانبه به ایران سفر کردند.
اکنون سفر اشتاین مایر که کمی دیرتر از سایر همتایان اروپایی خود از جمله وزرای خارجه فرانسه و انگلیس صورت میگیرد را میتوان نقطۀ عطف در مناسبات سیاسی میان تهران و برلین در پرتو تحولات منطقه دانست.
اشتاین مایر عضو حزب سوسیال دموكرات، یکی از دو حزب اصلی آلمان محسوب میشود. وزیر امور خارجه آلمان قبلاً ریاست حزب سوسیال دموكرات این كشور را برعهده داشته و از هنگام روی كار آمدن آنگلا مركل به عنوان صدراعظم این كشور و ائتلاف دو حزب دموكرات مسیحی و سوسیال دموكرات، مسئولیت وزارت امور خارجه آلمان را عهده دار بوده است. وی پیش از این، ریاست دفتر گرهارد شرودر، صدراعظم سابق آلمان را برعهده داشت. شرودر، در اسفند ماه سال 1387 دیداری از جمهوری اسلامی ایران داشت.
آلمان و میانجیگری در مسائل خاورمیانه
جمهوری فدرال آلمان اکنون یكی از قدرتهای بزرگ و مؤثر اتحادیه اروپایی در ابعاد سیاسی و اقتصادی محسوب میشود و در سالهای اخیر قدرت سیاسی این كشور به صورت چشمگیری افزایش یافته است.
آلمان از سال 2000 به بعد در راستای یک سیاست جدید تلاش کرده است در مسائل سیاسی و دیپلماتیک خاورمیانه نقشی جدی تر ایفا کند.
ایفای نقش میانجیگری میان اسرائیل و دولت خودگردان فلسطین، طرح شرودر جهت اعزام سرباز تحت عنوان نیروی بینالمللی حافظ صلح به خاورمیانه، اعزام نیرو به افغانستان، مخالفت با اقدام نظامی در عراق، طرح ابتکاری مذاکرات هستهای تروئیکای اروپا با ایران، نمونههایی آشکار از سیاست نوین خاورمیانهای آلمان است.
هرچند جایگاه آلمان از نظر اقتصادی بالاتر از انگلیس، فرانسه و روسیه است، اما این کشور جزو اعضای شورای امنیت سازمانملل به حساب نمیآید. اما مذاکرات هستهای در چارچوب مکانیسم گروه 1+5، فرصت مغتنمی بود برای برلین تا بتواند به عنوان یکی از اعضای «باشگاه قدرتهای جهانی» در مسائل بینالمللی نقش جدی تری ایفا کند.
در واقع میتوان گفت آلمان جزو اولین کشورهایی بود که انجام این مذاکرات را پیشنهاد کرد و به تدریج تلاش کرد تا بین ایران، اروپا و آمریکا نقش واسطه را ایفا کند. در طول مذاکرات هم در صورتی که مشکلاتی با دولتهای فرانسه و انگلیس به وجود میآمد، آلمان میکوشید تا در مقام یک میانجی ظاهر شود.
حالا آلمانها امیدوارند پس از دستیابی به توافق هستهای، با توجه به نفوذ و جایگاه ایران در خاورمیانه، در موضوعات دیگر هم با ایران همکاری داشته باشند و این همکاری سرآغاز حل و فصل بحرانهای منطقهای به ویژه بحران سوریه باشد؛ بحرانی که هم از بعد تهدید تروریسم و هم هجوم سیل مهاجران به اروپا دامنگیر آلمان نیز شده است.
بر اساس اعلام رسانههای آلمانی، اشتاین مایر در این سفر تحرک مناسبات سیاسی دو کشور، نحوه به جریان انداختن توافق هستهای و مسائل سیاسی و امنیتی منطقه به ویژه نقش آفرینی ایران در موضوع سوریه را دنبال میکند.
همچنین مقامهای آلمانی ابراز نگرانی شدید کردهاند که گسترش مناقشه میان ایران و عربستان سعودی درباره فاجعه مکه که منجر به جان باختن 465 تن از زائران ایرانی شد، ممکن است تلاشهای دیپلماتیک برای حل و فصل جنگ داخلی سوریه را دچار مشکل کند.
به همین دلیل است که اشتاین مایر اعلام کرده است که قصد دارد در سفر خاورمیانهای خود در اولین گام میان ایران و عربستان برای دستیابی به یک راهکار سیاسی برای پایان دادن به مناقشه یمن میانجیگری کند.
چالشهای سیاسی میان ایران و آلمان
پس از انقلاب اسلامی، مناسبات دو کشور با فراز و نشیبهای فراوانی مواجه بوده است. اصلی ترین چالش منطقهای و اختلاف نظر سیاسی میان ایران و آلمان، موضوع اسرائیل و فلسطین و همچنین حقوق بشر در ایران است. ایران موجودیت اسرائیل را به رسیمت نمیشناسد و رژیم صهیونیستی را غاصب و متجاوز میداند، در نقطه مقابل، برلین روابط صمیمانه و گرمی با تلآویو دارد. علت این سیاست به اعتقاد برخی تحلیلگران، تلاش برلین برای تبرئه خود در مساله کشتار یهودیان در زمان جنگ جهانی دوم است.
این اختلاف نظر به حدی است که زیگمار گابریل پس از سفر به ایران و بازگشت به کشورش مورد انتقاد شدید گروههای یهودی و نمایندگان مخالف دولت آلمان قرار گرفت. با این حال وی درباره این سفر گفت: «تحریمها علیه ایران صرفاً به دلیل برنامه هستهای این کشور بوده و اکنون که این تحریمها لغو شده است محدود کردن مناسبات اقتصادی با ایران اشتباه خواهد بود. »
هجوم شرکتهای آلمانی
ایران همیشه یکی از مهمترین بازارها برای محصولات آلمانی بوده است و آلمان تا سال ٢٠٠٥ نخستین شریك تجاری ایران بود. اما در اثر تحریمهای غربی، حجم مبادلات تجاری میان دو کشور به میزان قابل ملاحظهای کاهش یافت. با این وجود طی یکی دو سال گذشته، مناسبات اقتصادی بین تهران و برلین رشد داشته و این امیدواری هست که با رفع کامل تحریمهای ضد ایرانی این مناسبات رشد چشمگیری داشته باشد.
بر اساس پیشبینی اتحادیه صنایع آلمان، در چند سال آینده صادرات این کشور به ایران چهار برابر میشود. این اتحادیه اعلام کرده است که شرکتهای آلمانی با رقابت سخت شرکتهای چینی، کرهای و شرکتهای منطقه مواجه هستند که در سالهای اخیر خلا شرکتهای اروپایی را پر کرده بودند، اما شرکتهایی مثل فولکس و زیمنس و هزاران شرکت کوچک دیگر آمادهاند تا دوباره صدرنشین صادرات به ایران شوند.
حوزه هایی مانند صنایع خودروسازی و قطعات، توریسم، محیط زیست، انرژیهای پاک، تصفیه آب و صنایع دارویی از جمله زمینههایی است که شرکتهای آلمانی برای سرمایهگذاری و فعالیت در آنها ابراز تمایل کردهاند. همچنین شرکتهای آلمانی علاقمندی خود را برای انتقال فنآوری و کارآفرینی در ایران نشان دادهاند.
در واقع آلمانها امیدوارند حجم روابط اقتصادی تهران و برلین تا پایان سال ٢٠١٦، به ١٠ میلیارد یورو برسد.
طی سفر اخیر اولاف لیس که عضو هیات مدیره شرکت فولکس واگن است اخباری مبنی بر امکان سرمایه گذاری این شرکت در ایران با توجه به تعلیق همکاری شرکتهای خودرو سازی ایرانی با شرکتهای فرانسوی منتشر شد.
مبادلات فرهنگی
همچنین پس از حصول توافق اتمی، امیدها برای رونق صنعت گردشگری در ایران افزایش یافته است. در سفر مهر ماه هیات عالیرتبه آلمان به ایران، مذاکرات اولیه درباره امکان سرمایه گذاری شرکتهای آلمانی در حوزۀ زیرساختهای گردشگری و صنایع وابسته در ایران، با توجه به علاقۀ روز افزون گردشگران آلمانی برای بازدید از آثار باستانی و تاریخی ایران انجام شده است.
با توجه به این که جمعیت ایرانی قابل توجهی در آلمان زندگی میکند و هرساله شمار زیادی از دانشجویان برای تحصیل در دانشگاههای آلمان به این کشور سفر میکنند، گفتوگو و مبادلات فرهنگی میان ایران و آلمان به طور سنتی و از گذشته در سطح بسیار بالایی بوده، هرچند که روابط دو کشور در این حوزه هم بدون چالش نبوده است.
جدیدترین این موارد انصراف ایران از شرکت در نمایشگاه کتاب فرانکفورت به دلیل حضور سلمان رشدی، نویسنده مرتد بود. این در حالی است که سال گذشته 282 ناشر ایرانی 1200 عنوان کتاب را در نمایشگاه فرانکفورت عرضه کرده بودند.
نویسنده : سید محمد هاشمی
دیدگاههای نویسنده این مقاله لزوماً بیانگر مواضع شبکه پرس تیوی نیست.