روزنامه انگلیسی ایندیپندنت با اشاره به حقایق میدانی، بیطرفی رسانههای غربی در پوشش جنگ سوریه را به چالش کشیده است.
ایندیپندنت با اشاره به شباهتهای عملیات آزادسازی حلب سوریه و موصل عراق، مینویسد باوجوداین شباهتها، گزارش رسانههای بینالمللی از این دو ماجرا کاملاً تفاوت دارد.
ایندیپندنت می نویسد، برخلاف آنچه در رسانههای غربی عنوان میشود که دولت بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، مسئول کشتار غیرنظامیان در حلب است؛ استفن اُبرایان، رئیس امور بشردوستانۀ سازمان ملل، هفتۀ گذشته اعلام کرد که معارضان در شرق حلب مانع از خروج غیرنظامیان میشوند، که این موضوع در رسانههای غربی بازتابی نداشت.
شاید موضوعی که باعث انتشار گزارشهای متفاوت از تحولات شرق حلب یا شرق موصل میشود، این است که هیچ خبرنگار خارجی در این مناطق حضور ندارد و گروههای تروریستی داعش و جبهه النصره این خبرنگاران را بازداشت و بعضاً سرشان را از بدن جدا میکنند و یا آنکه آنها را بهمنظور دریافت باج، گروگان می گیرند.
در حلب حدود 10 هزار معارض از گروههای تروریستی جبهه النصره و احرار الشام عمدتاً در حال مبارزه با دولت سوریه بودند و کنترل بخشهایی از شرق حلب را در اختیار داشتند.
اکثر خبرنگاران خارجی با استقرار در لبنان و ترکیه در تلاش برای پوشش تحولات میدانی سوریه هستند و برخی از آنان که تلاش داشتند با گفتگو با شاهدان عینی، این تحولات را پوشش دهند، در دام گروههای تروریستی گرفتار و جان خود را از دست دادند.
تجربه نشان داده است که خبرنگاران خارجی درست میگویند و آنها حتی در مناطق تحت کنترل بهاصطلاح معارضان میانهرو نیز امنیت جانی ندارند. اگرچه نکتۀ جالب آن است که همین رسانهها به اطلاعات زیادی که از مناطق تحت کنترل همین آدمرباها و گروگان گیرها منتشر میشود، اعتماد میکنند و همین اخبار را منتشر میکنند. این رسانهها ممکن است در مقام دفاع از خود بگویند آنها به اطلاعات فعالان اعتماد میکنند اما همۀ مستندات نشان میدهد که این افراد تنها با مجوز گروههایی نظیر القاعده میتوانند در شرق حلب حضورداشته باشند.
بر این اساس طبیعی به نظر می رسد که یک گروه مخالف که در میدان جنگ مبارزه میکند، فقط اجازۀ انتشار اطلاعاتی را بدهد که به نفع طرف خودی باشد. این تقصیر آنها نیست بلکه تقصیر متوجه رسانهای است که این اطلاعات یکطرفه و شبهه انگیز را منتشر میکند.
ایندیپندنت ادامه می دهد، برای مثال تصاویر ویدئویی که در هفتههای اخیر از شرق حلب منتشرشده است، عموماً حاوی تصاویری دلخراش از مرگ و خونریزی غیرنظامیان دارد؛ کمتر کسی تصاویری از اقدامات 10 هزار معارضی که در این منطقه بودند، منتشر کرده است.
هیچکدام از این موارد، موضوعی جدید نیست. جنگهای کنونی در خاورمیانه با حملۀ تحت رهبری امریکا به عراق در سال 2003 آغاز شد؛ حملهای که به بهانۀ در اختیار داشتن تسلیحات کشتارجمعی از سوی رژیم صدام توجیه شد. خبرنگاران غربی نیز در همین راستا با خوشحالی مدارکی از مخالفان رژیم عراق منتشر کردند که وجود تسلیحات کشتارجمعی را در عراق تأیید میکرد.
برخی از رسانههایی که این اخبار را نقل کردند، بعدها از مخالفان عراق به خاطر انحراف آنان، انتقاد کردند؛ انگار که آنان انتظار دریافت اطلاعاتی غیرجانبدارانه از این افراد داشتند که خود را آمادۀ سرنگونی رژیم صدام کرده بودند.
چنین سادهلوحی رسانهای در خلال حملۀ سال 2011 ناتو به لیبی و سرنگونی رژیم معمر قذافی در این کشور نیز روی داد.
گزارش جنگ سوریه بسیار دشوار است زیرا گروههای وابسته به داعش و القاعده انتشار گزارش از مناطق تحت اشغال آنان را به کاری بسیار خطرناک تبدیل کردهاند. بسیاری مشتاق به دریافت اخبار از این مناطق هستند اما رسانهها به اخباری که از منابع دستدوم و اخباری که احتمالاً از عناصر وابسته و همعقیده با این گروههای افراطی دریافت میکنند، اکتفا کنند.
این ضعف خبرنگاران است که وانمود میکنند حقایق را جستجو کردهاند اما درواقع مجرایی برای انتشار اخبار تولیدشده از سوی دیگران که منافع خود را دنبال میکنند، تبدیل میشوند.
در سالهای 2002 و 2003 نیز چندین خبرنگار نیویورکتایمز گزارشهایی دربارۀ تردید در وجود تسلیحات کشتارجمعی در عراق نوشتند اما این اخبار در زیر انبوهی از خبر که ثابت میکرد صدام تسلیحات کشتارجمعی دارد و تهدیدی برای جهان است، مدفون شدند.
خبرنگاران و مردم باید به همۀ اطلاعاتی که دربارۀ عراق و سوریه منتشر میشود، با شک و تردید نگاه کنند. باید سخنان اخضر الابراهیمی، نمایندۀ پیشین سازمان ملل در امور سوریه، در سال 2014 و هنگام کنارهگیری از این سمت به خاطر آورد که گفت: «همه دستور کار خود رادارند و منافع مردم سوریه در درجه دوم و سوم میآید و یا شاید اصلاً در نظر گرفته نمیشود.»
استفاده از این مطلب با ذکر منبع «پرس تیوی فارسی» بلامانع است.