پایگاه اطلاع رسانی «پارس تودی» که تولیدات 36 رادیوی برونمرزی و همچنین تولیدات خبری شبکههای تلویزیونی معاونت برونمرزی را به مشترکین ارائه میدهد با دکتر محمد اخگری، معاون برونمرزی سازمان مصاحبهای ترتیب داده که به شرح زیر است:
پرسش:هدف از تأسیس پارس تودی چیست و این مجموعه قرار است چگونه رسانهای باشد؟
اخگری: معاونت برون مرزی سالهاست که در عرصه رسانه رادیو فعالیت میکند، ابتدا با تعداد محدودی رادیو؛ همزمان با آغاز کار رادیو سراسری در ایران فعالیت خود را آغاز کرد و به ویژه پس از انقلاب اسلامی و به خصوص در دهه 70 توسعه یافت. الآن به 36 رادیو و از نظر زبان به 32 زبان رسیده است. اما ارسال امواج رادیویی برای مخاطبان خارج از کشور همواره یکی از دغدغهها و مشکلاتی بوده که رسانه برون مرزی با آن مواجه بوده است. بسیاری از کشورهای جهان به خاطر مستقل بودن رسانه جمهوری اسلامی ایران، اجازه پخش موج افام را نمیدهند و ما باید از طریق موج کوتاه امواج را ارسال کنیم اما امروزه در دنیا استفاده از موج کوتاه بسیار کم شده است. همین باعث میشود که میزان تأثیرگذاری رسانه در منطقه مخاطب را کاهش دهد. در حال حاضر اما با وجود اینترنت که ویژگی مهم جهانی بودن را دارد، رسانه برون مرزی به بهترین شکل میتواند از ظرفیت آن برای انتقال پیام خود استفاده کند. پیش از این برای اینکه یک پیامی را به شکل رادیویی پخش کنیم، باید یک متن را به زبان مورد نظر ترجمه میکردیم، بعد در استودیو ضبط و سپس پخش میکردیم که فرآیند طولانی داشت، اما امروز نیازی به این کار نداریم، زیرا وب، مولتی مدیا (MULTIMEDIA) است و همه امکانات را در خود دارد. یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای اینترنت، قابلیت تعاملی اینتراکتیویتی (INTERACTIVITY) بودن آن است.
کمترین میزان تعاملی بودن گزینش انتخابگری است، یعنی کاربر میتواند انتخاب کند و خود کنداکتور خودش را بچیند. با این توضیحاتی که داده شد، با توجه به ظرفیتهایی که شبکه اینترنت دارد، به معنای شبکه جهانی و به معنای رسانه فرامتنی و همچنین محدودیتهایی که موج کوتاه دارد، اینها ما را به این جمع بندی میرساند که رادیوهای برون مرزی در یک فضای نو، یک تعریف تازهای داشته باشند.«پارس تودی، یعنی بازتعریف رسانههای رادیویی برون مرزی». در ظرفیتهای رسانهای نو، یک نام و نشان جدیدی برای فعالیتهای نو ایجاد شد که نام آن «پارس تودی» است.
پرسش: رسانههای سنتی اصولاٌ قالبهای سنتی پیام را میتوانستند، انتشار دهند، اما وب و اینترنت، نیازمند به طراحی قالبهای جدید، متناسب با محیط وب هم هست. آیا این رویکرد را هم در معاونت برون مرزی تعقیب میکنید؟
اخگری: شما به نکته بسیار دقیقی اشاره کردید. ما رسانۀ نو را صرفاً یک رسانهای که بر بستر تکنولوژی پدید آمده است، معنا نمیکنیم. رسانه نو مطلقاً محتواست. یعنی پیوست پیام اصلی شما نه به عنوان یک حاشیه بر پیام، بلکه متن خود پیام فرض میشود. بنابراین در رسانه نو، فرم هم جزء محتواست و ما نمیتوانیم قالب را از محتوا جدا کنیم.
پرسش: شما اشاره درستی کردید؛ در تبدیل وضعیت رسانههای سنتی به رسانههای کنونی، قدرتمندسازی و توانمندسازی همکاران رسانهای از جهت انطباق با وضعیت تازه و کار کردن در رسانههای جدید مبتنی مثلاً بر وب در این ماجرا، خودش نیازمند اقداماتی است. در معاونت برون مرزی برای این کار هم تمهیدات لازم فراهم شده است؟
اخگری: بله طبیعتاً پروژه پارس تودی، آغاز شده است و شروع آن به این معناست که ما یک وب سایت خوب را درست کردیم، یک نشان رسانهای را تعریف کردیم. مسیر اصلی کار از آموزش آغاز میشود.
ما برای همکاران کلاسهای آموزشی ترتیب دادیم که این آموزشها توسط استادانی بوده که در خود سازمان صدا و سیما مشغول به کار هستند و علاوه بر این حتی ما از بهترین و مشهورترین موسسههای رسانههای جهان مانند موسسه تامسون که وابسته به خبرگزاری رویترز هست، اساتید مجربی را دعوت کردیم که دوره کارگاهی را برای کسانی که در حوزه چند رسانهای کار میکنند، برگزار کرده و اینها را سعی کردیم تکثیر کرده و در اختیار همکارانمان قرار دهیم.
ساز و کار ما در حوزه پارس تودی، متفاوت از گذشته شده است. ما در پارس تودی امروز بخش تولید چند رسانهای خواهیم داشت.
دادهها و اطلاعات موجود در معاونت برون مرزی متناسب با رسانه نو در در یک مجموعهای تحت عنوان تولید چند رسانهای بازتولید میشود، متناسب با وب و سپس به 30 زبان ترجمه میشود و سپس توسط دبیران چند رسانهای این محتواها را شناسایی کرده و به زبانهای مورد نظر رادیوی خودش ترجمه میکند و بر بستر شبکههای اجتماعی نشر و توزیع میکنند. در واقع ما با این شیوه به سمت «رادیو در شبکه اجتماعی یعنی (SOCIALIZING RADIO)» حرکت کردیم.
رادیو در شبکههای اجتماعی یا «رادیو اجتماعی» مفهومی است که اخیراً در اجلاس علمی رادیو در پکن مطرح شد و منظور از آن تولید و پخش برای رسانۀ اجتماعی و نشر و توزیع و تعامل با کاربر است. این فرصتی است که پارس تودی باید به نحو احسن از آن استفاده کند. ایده زمان زدگی ناظر بر همین معناست که رسانهها چنان مخاطب را تحت تأثیر قرار میدهند که مخاطب در عین حالی که فکر میکند که در طبیعت روال طبیعی گذشته خودش زندگی میکند، اما تبدیل به انسان دیگری میشود، با دستکاری که در مغزش و قلبش صورت میگیرد و خودش متوجه نیست که تبدیل به انسان دیگری شده است که رسانهها از او ساختهاند .به این ترتیب ما هم از طریق رسانههای جدید، هم تحت تأثیر این ماجرا هستیم و اگر در این ماجرا فعال و فرستنده باشیم، دیگران را هم تحت تأثیر قرار میدهیم.
پرسش: راهبردهای کوتاه مدت و بلندمدت که برای پارس تودی در نظر دارید، چیست و قبل از آن هم این سوال هست که پارس تودی اکنون بر چه داشتههایی از رسانههای معاونت برون مرزی استوار است؟
اخگری: مبنای اصلی پارس تودی، بر «هم افزایی» درون خود رادیوها است که بر یک دامنه اتفاق میافتد و دوم، استفاده کردن از همه ظرفیتهای تولیدی موجود در معاونت برون مرزی، اگر پارس تودی همانگونه که از نامش پیداست، میخواهد ایران امروز را معرفی کند، ایران امروز چه نوع ایرانی است، ایرانی است پیشرفته، آباد و مستقل که روی پای خودش ایستاده است و نیروی انسانی جوان دارد که با کمک و برمبنای نیروی انسانی جوان خود توانسته است، در بسیاری از عرصههای علمی و تکنولوژی حرف اول را در دنیا بزند و در ورزش و درهمه جا، یک ایران بانشاط باشد. این ایران امروز اگر میخواهد به دنیا معرفی شود، طبیعتاً نیاز به تولید دارد، اگر ما مثلاً در برنامه ایران شبکه پرس تیوی داریم به تعداد زیادی هفتگی، تازهترین دستاوردها، جذابیتهای تاریخی، توریستی و مواردی از این دست را حتی جشنوارهها، تئاتر، سینما، ادبیات و هنرهای مختلف را تولید و تهیه میکنیم، دیگر نیازی نیست که در پارس تودی از صفر تولید کنیم، تیم محتوایی ما در پارس تودی میتواند از همین تولیدات و محتوا بردارد و اینها را بازتولید و درقالبهای کوتاه مدت برای یک رسانه همراه کوتاه تدوین کند و بعد همین به سی زبان ترجمه شود. این همان تکنیک هم افزایی است که به جای اینکه شما برای سی زبان، سی بار از صفر شروع به تولید کنید، یک بار خوب تولید میکنید و به سی زبان تکثیر میکنید، چون هزینه زبان گردانی و تولید، یک دهم هزینه تولید است، بنابراین با توجه به کمبود منابع مالی و بودجه که داریم و باید ماموریت خود را به هرشکلی که شده انجام دهیم. با استفاده از این ابتکار از همه ظرفیت های معاونت برون مرزی شامل شبکه های مختلف مانند العالم، پرس تیوی، هیسپان تیوی، خبرنگاران خارج از کشور، گزارشهای مختلف استفاده میشود که همه اینها در یک مجموعه تجمیع و حاصل این مجموعه خروجی می شود که رادیوها استفاده می کنند.
پرسش: پارس تودی اکنون بر بستر و زمینه گذشته رسانه های سنتی معاونت برون مرزی متولد می شود و یک وضعیت فعلی دارد و یک وضعیت آینده که ممکن است که فازهای مختلف در نظر گرفته باشیم، سوال این است که چه راهبردهایی برای این کار دارید؟
اخگری: راهبردهای کوتاه مدت ما همین مواردی هست که ذکر شد؛ در گام اول، هم افزایی بر یک دامنه و 30 زبان و درگام میان مدت، تولید محتوای چند رسانه ای متناسب با رسانه نو و به اشتراک گذاشتن برای همه مخاطبان در سراسر جهان و همچنین توسعه زبانی پارس تودی مورد نظر است، به عنوان نمونه، ما الان زبان پرتغالی را به پارس تودی اضافه کردیم که پیش از این نداشتیم. زبان پرتغالی اهمیت بسیار زیادی دارد، زیرا بیش از دویست میلیون نفر به این زبان تکلم می کنند، هم در اروپا و هم در خود کشور پرتغال و هم در برزیل و تعدادی از کشورهای آمریکای لاتین، این زبان، مورد غفلت واقع شده بود که خوشبختانه اخیراً به زبان های پارس تودی اضافه شد که اینها همه برنامه های میان مدت پارس تودی به شمار می رود. برنامه بلند مدت ما این است که پارس تودی باید به یک منبع خبری درباره جمهوری اسلامی ایران و یک رسانه تاثیرگذار در حوزه برون مرزی تبدیل شود که گام های این هدف هم مقداری برداشته شده است که بعداً توضیح خواهم داد.
پرسش: گفته می شود که چهار خبرگزاری آسوشیتدپرس، رویترز، فرانس پرس و اسکای نیوز، بیش از 36 میلیون کلمه خبری( روزانه) تولید می کنند، با یک حساب سرانگشتی به ازای هر ده سطر کلمه یک دقیقه، حدود 295 میلیون کلمه در سال در معاونت برون مرزی، وجه خبری دارند یا معادل تصویری کلمه اند یا خود کلمه و این ماهانه حدود 808 هزار کلمه خبری است. این چهار رسانه مشترکاً حدود 50 هزار نمایندگی در نقاط خبرخیز و مهم جهان دارند. سوال این است که معاونت برن مرزی با این حساب یعنی اگر حدود 808 هزار کلمه در روز برای معاونت برون مرزی درنظر بگیریم، یک، سی و چهارم این چهار خبرگزاری است، مساله این است که تعداد نمایندگی های این معاونت در سطح جهان چقدر است و آیا این تعداد با ماموریت درنظرگرفته شده متناسب هست یا نه؟ آیا باید تحولی در نحوه فعالیت نمایندگی های برون مرزی در خارج از کشور اتفاق بیافتد یا نه؟سهم پارس تودی چقدر است؟
اخگری: پارس تودی حاصل جمع همه نوع کار خبری هست که در معاونت برون مرزی انجام می شود.اگر ما نزدیک به بیش از 300 خبرنگار در سراسر دنیا داریم، هر آنچه خبر چه به صورت متنی، تصویر و صوتی برای معاونت برون مرزی ارسال می شود، این ها باید تصاویر و مواد خام آن در پارس تودی بنشیند و توضیحات آن(شات لیست) آن طراحی شود که این کار را ما در پایگاه تولیدات چند رسانه ای پارس انجام می دهیم که در واقع فاز دوم پارس تودی همین هست.، ما فقط تعدادی از زبان هایی را در شهرستان ها داریم که تمام رادیوهایی که در تهران مستقر هستند، از دهه فجر که اعلام کردیم در دامنه پارس تودی قرار گرفتند، یک تعدادی از رادیوهای برون مرزی در استان های دیگر هستند، مثلا رادیو دری، ازبکی، تاجیکی در استان خراسان، رادیو طالشی در استان گیلان و ... که بعد از ماه مبارک رمضان همه اینها به فاصله یک یا دو ماه روی دامنه جدید پارس تودی قرار می گیرند، اما آنچه که ما به دنبال آن هستیم، بحث وبگاه یا پایگاه تولیدات و محصولات پارس تودی است، یعنی ارائه محصولات همه رسانه های برون مرزی در یک پایگاه که همه بتوانند از آن استفاده کنند.این کار چگونه اتفاق می افتد؟ به شکلی دیگر بیان می کنم، وجه تمایز یا مزیت پارس تودی بر آن ها چیست؟ این مهم است، ما در برون مرزی رادیو داریم، تلویزیون هم داریم، وب سایت هم داریم، اما هیچ وقت به دنیا منبع تصویر ندادیم، یعنی اگر در دنیا کسی خواسته باشد، راجع به اصفهان مطلبی کار کند، تصویری از اصفهان امروز ندارد، یا باید خبرنگار خودش تصویر بگیرد یا از تلکس های خبری بگیرد.
اگر ما بتوانیم در پارس تودی، تصاویر ایران امروز شامل تصاویر مختلف از کشورها و موضوع های مختلف مانند روز قدس، افتتاح فلان پروژه، گازرسانی در فلان روستا، وضعیت اقلیت های دینی و ... را به دنیا بدهیم، این خود منبعی برای همه رسانه ها می شود، پس تجمیع همه داشته های برون مرزی، خبرنگاران داخلی، همین برنامه «ایران» پرس تی وی، دفتر تهران العالم، پرس تی وی که با کیفیت خوب تصویر تهیه می کنند، هم یک راش تصویری در اختیار یک رسانه قرار می دهد، یعنی اگر کسی مشترک سامانه محصولات پارس تودی شود، می تواند از خط تصویری ما استفاده کند و این خیلی ساده است، مثلا «سی سی تی وی» بارها پیشنهاد مبادله خط تصویری را داده که ما تاکنون نداشتیم، اما سامانه محصولات پارس تودی، زمینه ارسال تصویر از ایران امروز را برای جهان فراهم می کند.در سفرها و ملاقات هایی که در کشور های دیگر داشتیم آنها خواهان دریافت خط تصویری ما بودند که این امر در سامانه محصولات پارس تودی (PRODUCTS.PARSTODAY.COM) قابل دسترسی خواهد بود.
پرسش: العالم و پرس تی وی و هیسپان تی وی از نظر کارشناسان فنی به عنوان رسانه های نسبتاً موفقی ارزیابی می شوند که از ایران برای جهان برنامه پخش می کنند، شما به عنوان معاون برون مرزی از عملکرد این رسانه ها راضی هستند؟ فکر می کنید که آیا امکان بهتر شدن کار دراین شبکه ها هم وجود دارد؟ فکر می کنید که این رسانه ها ماموریت های خود را به شکل خوب انجام دادند؟
اخگری: در مجموع می توان گفت که رسانه های برون مرزی جمهوری اسلامی ایران هرکدام با توجه به ماموریت محول شده و با توجه به امکانات و داشته ها و با توجه به شرایط خود در دنیا رسانه های موفقی بوده اند، اگر آن ها موفق نبودند، هیچ وقت آفکام مجوز پرس تی وی را باطل نمی کرد، هیچ وقت عربستان و دیگران دنبال این نبودند که از روی ماهواره های مختلف، شبکه های برون مرزی را حذف کنند، پس مشخص است که برون مرزی تاثیر گذار است، در اسنادی که سال گذشته یعنی 2015 در ویکی لیکس منتشر شد، آمده بود که پادشاه عربستان دستور داده است که العالم را از روی ماهواره بردارند، مثلا برخی از شبکه های ما مانند شبکه معارفی الکوثر، سریال شبکه آی فیلم در کشورهای مختلف عربی و حتی در آفریقا و آمریکا، آی فیلم انگلیسی پر مخاطب و تاثیر گذار هستند.همین رادیو عربی که 24 ساعته است، در حوزه جنگ یمن، خود انصارالله بارها از اطلاع رسانی رادیو عربی تشکر کردند، چون اینترنت در یمن قطع بوده و مشکلات مخابراتی و زیرساختی بوده، اینها از رادیو استفاده کردند، یا مثلا هیسپان تی وی در آمریکای لاتین شبکه پرمخاطبی است که بارها جایزه گرفته و در کشور بولیوی و در آرژانتین و در جاهای مختلف تاثیرگذار است. در اسپانیا که انتخابات برگزار و موفق شده است، حزب پودموس(ما می توانیم)، آقای «پابلو ایگلسیاس»، مجری برنامه هیسپان تی وی است که حزب پودموس را بنیان نهاده است، یک کتابی اخیراً چاپ شده به زبان اسپانیایی به نام اسپانیای مسلمان که یک فصل از این کتاب اختصاص داده شده است به هیسپان تی وی که در آن جا از نقش و تاثیر هیسپان تی وی در اسپانیا سخن گفته شده است، هیچ کاری صددرصد نیست و ما باید دائما کار و تلاش کنیم و رقبایمان را رصد کنیم و خود را به سطح جهانی برسانیم.
پرسش: قرن بیستم را از لحاظ قدرت، قرن بمب اتم و اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد و گسترش دموکراسی لیبرال ارزیابی می کنند. این قضاوتی درباره قرن بیستم است اما برای قرن بیست و یکم، قدرت را مبتنی بر رسانه های فراگیر و بین المللی ارزیابی می کنند و مبتنی بر ارتباطات. قدرت در قرن بیست و یکم بیشتر تحت تاثیر رسانه های فراگیر قرار دارد، به نظر شما رسانه های برون مرزی از این منظر توانستند در دیپلماسی عمومی و دیپلماسی بین المللی جمهوری اسلامی ایران موفق عمل کنند؟ آیا این رسانه ها بعنوان تعریف کننده نفوذ اجتماعی، عقیدتی، فکری و گفتمان سازی که می تواند جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان داشته باشد، به شمار می روند. سوال این است که آیا برون مرزی توانسته است مبتنی بر قدرت و رسانه های فراگیر عمل کند؟ آیا کاستی هایی وجود دارد؟ و فکر می کنید چه مسیری را می توان طی کرد تا بیشترموفق شد؟
اخگری: امروز در عصر جدید، «رسانه »تعریف «قدرت» است و طبیعتا نظامی که برای دنیا پیام دارد، برای اینکه پیام خود را عرضه کند، باید از ابزار رسانه به بهترین شکل استفاده کند. من فکر می کنم که ما سرمایه گذاری که در حوزه رسانه جهانی انجام می دهیم، در ایران متناسب با ظرفیت بزرگ انقلاب اسلامی نیست، ظرفیت انقلاب اسلامی بزرگتر از آن چیزی است که ما الان داریم. آن چیزی که ما الان داریم خوب است اما کافی نیست و نکته دوم هم این است که این سئوال را باید از دولتمردان پرسید که چقدر از رسانه های بین المللی برای رساندن پیام شان استفاده کردند؟ ما الان در کشورهای دیگر می بینیم، مثلاً شبکه راشاتودی با پنج زبان تقریبا 10 برابر بودجه برون مرزی صدا بودجه دارد و فقط 5 زبان است اما برای راه اندازی یک شبکه مثلا پخش شبکه آرتی اسپانیا در آرژانتین دو طرف روسای کشور درباره این مسئله صحبت می کنند. حاکمیت کاملا از رسانه بین المللی حمایت می کند و ضمنا از رسانه بین المللی به نحو احسن بهره مند می شود، شما می بینید که برخی از کشورها برای اینکه یک موضوع و یک مقصود را در جایی تببین کنند از ابزار رسانه استفاده میکنند. برای چه این همه شبکه فارسی زبان ماهوارهای راه اندازی شده است؟ آیا آنها دوست دار زبان فارسی هستند؟ نه! بلکه می خواهند به یک محتوایی که همان تغییر سبک زندگی و همان جنگ نرمی است که مقام معظم رهبری می فرمایند، برسند.بهترین ابزار هوشمند در فضای جنگ نرم داخلی همان رسانه است، اگر می خواهیم یک جریان مستقل خبری باشیم که واقعیت های ایران و جهان را برخلاف جریان غالب رسانهای غرب تبلیغ کنیم، باید ظرفیتهایمان را بالا ببریم که نیاز به حمایت بیشتر دارد، یک بخش برمی گردد به ما که باید کار بیشتری انجام بدهیم و بخش دیگر هم برمی گردد به این که اهمیت این موضوع فهم بشود و با توجه به آن حمایت لازم و متاسب با نیاز ملی و انقلاب اسلامی، صورت بگیرد.
پرسش: با توجه به نقش مهمی که برای پارس تودی تعریف می کنید، مجموعه داشته های رسانه ای برون مرزی، بودجهاش چقدر است؟
اخگری: از بودجه برون مرزی استفاده می کند و بودجه خاصی ندارد. اگر بخواهیم پارس تودی را به عنوان یک رسانه صوت و تصویر و خبر محض برای رسانه های جهانی در نظر بگیریم، طبیعتاً نیاز به بودجه دارد تا دفاتر خبری، خبرنگارانی اضافه بر خبرنگاران موجود در جهان بکار بگیرد تا بتواند قوی تر عمل کند.
پرسش: هابرماس معتقد است که کارکرد امپریالیسم خبری تعریف نیازهای اجتماعی برای دیگران است، جریان سلطه و نیاز برای سلطه می خواهد سبک زندگی خود و هرچیز مصرفی خود را به جوامع دیگر تحمیل کند. این سئوال را در ادامه فرمایش حضرت عالی در باره راه اندازی تلویزیون های فارسی زبان عرض می کنم. شیلر می گوید، آنها بدنبال تصرف قلبها و مغزها هستند، یعنی رسانه های شمال که بصورت عمودی پیام ها را به سمت جنوب روانه می کنند. اصولا آیا رسانه های ایران در داخل و خارج، توانستند در مقابل این تکنیک و این گفتمان سازی رسانه های غربی تحرک جدی داشته باشند؟ ما باید کی منتظر کنش گری رسانه ها باشیم، نه واکنشی که رسانه های غربی ایجاد می کنند؟
اخگری: رسانه های ایران، اصولا مستقل و دارای پیام مشخصی هستند که برگرفته از تئوری و نظریه حاکم ساری و جاری بر نظام جمهوری اسلامی است.
پرسش: یعنی شما خودتان را خارج از مرکز-پیرامون یا شمال-جنوب، تعریف می کنید؟ یعنی نه رسانه جنوبی هستید نه شمالی؟
اخگری: من فکر می کنم ما رسانه مقاومت هستیم. مفهوم جدیدی که در ادبیات سیاسی و رسانه ای این روزهای جهان شکل گرفته، مقاومت در برابر همه این هجمه های فکری و فیزیکی است. مقاومت در برابر هر آنچه که می خواهد این تفکر استقلال، آزادی ملت ها، آرمان ها و اعتقادات آنها را مورد هجمه، شبیخون و در یک کلمه حمله به قصد تخریب قرار دهد، قرار دارد. البته رسانه های مستقل که به قول شما بتوان از آن به عنوان رسانه های جنوب تعبیر کرد، طبیعتا در بسیاری از موارد نقد امپریالیسم است، اما نظام جمهوری اسلامی ایران و تفکرات آن، مقتضیات و پیام هایی تولید می کند که باز با آن جریان جنوب هم متفاوت است. همانطور که در شبکه پرس تی وی میگوییم؛ «صدای آنهایی که صدا ندارند». مثلا صدای مردم یمن را که دچار مشکل شده اند، چه کسی پوشش می دهد؟ جالب است که دبیرکل سازمان ملل، عربستان را به جرم کودک کشی در لیست سیاه قرار می دهد، بعدا آن را از لیست بیرون می آورد و می گوید که اگر من عربستان را در لیست سیاه قرار بدهم، در آمدم دیگر از آنها تامین نمی شود! این یک رسوایی است، پس خود این اقدام در سطح دبیرکل سازمان ملل نشان می دهد که چقدر پول در هندسه قدرت جهانی نقش دارد که زبان دبیرکل سازمان ملل را هم می بندد!پس درباره کسی که صدایی ندارد، مثل یمن و یا کودک فلسطینی، چه کسی صحبت می کند؟ شبکه های جمهوری اسلامی. البته از لحاظ فرکانس و از لحاظ تجهیزات هم اصلا ما قابل مقایسه با شبکه های جهانی دیگر نیستیم.
پرسش: از نظر شما، امپراطوری رسانه ای غرب از نظر فرهنگی در منطقه غرب آسیا چه اهدافی دنبال می کنند و برون مرزی برای مقابله با آنها چه برنامه ای دارد؟
اخگری: شما به درستی به جای خاورمیانه از منطقه غرب آسیا نام بردید. آنها اهداف مهم و کلانی در این منطقه دارند که مربوط به دیروز و امروز نیست و قرن هاست که در این منطقه حضور دارند. وجود ثروت فراوان، منابع انسانی، ذخایر انرژی، راه های ارتباطی، معادن، فرهنگ و تمدن چند هزار ساله، طمع قدرت های جهانی را برای غارت و چپاول این ثروت ها برانگیخته است. فرهنگ، یکی از مهم ترین ثروت های یک ملت است. یک شرق شناس اتریشی به نام «ژوزف فرایر هامرپروگشتال» در قرن 18 در استانبول زندگی می کرد که به دلیل رواج زبان فارسی در استانبول آن زمان، فارسی را فراگرفته و دیوان حافظ را به زبان آلمانی ترجمه می کند. همان ترجمه ای که گوته را شیفته حافظ می کند و دیوان شرقی سروده می شود. وی رساله ای را منتشر می کند با عنوان «مخزن گنج های مشرق زمین»، که تماماً شعر، ادبیات، هنر و فرهنگ است. بنابراین گنج فقط ذخایر معدنی و نفت و ذخایر دیگر نیست و از نگاه آنان فرهنگ نیز یک گنج محسوب می شود. استحاله این فرهنگ اسلامی، یکی از اهداف اصلی آنهاست. تجزیه کشورهای منطقه نیز یکی دیگر از اهداف قدرت های غربی است.یکی از ماموریت های برون مرزی، افشای پشت پرده اقدامات و اهداف آنهاست. در نامه دوم مقام معظم رهبری به جوانان اروپایی اشاره شده بود که« استعمار» با«تکفیر» پیوند میخورد. زباله ای با نام «داعش» ایجاد می شود و نام آن را اسلام می گذراند! آیا این اسلام واقعی است؟ این در واقع تلاشی برای استحاله اسلام است. بنابراین رسالت و ماموریت برون مرزی در اینجا این است که بتواند اسلام واقعی را معرفی کند و تفکرات نادرست و افراطی پیوند خورده با استعمار را افشاگری کند.
پرسش: رسانه های برون مرزی تا چه میزان به بحث فرهنگ و ادبیات می پردازند؟
اخگری: در کنار خبررسانی، یکی از مهم ترین اولویت های رسانه های برون مرزی، معرفی فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی است. به همین خاطر، درصد قابل توجه ای از برنامه به همین بخش اختصاص دارد. مثلا برنامه «ایران» شبکه پرس تی وی نزدیک به چهارصد قسمت با کیفیت تصویری و هنری بالا درباره معرفی فرهنگ و هنر و جاذبه های ایران تولید شده است.
برنامه «راهی به سوی نور» به 30 زبان زنده دنیا ترجمه و تفسیر قرآن را انجام می دهد که تاکنون تا جزء 20 آماده شده است. پروژه آموزش زبان فارسی نیز طراحی شده که در آن زبان فارسی به 30 زبان زنده دنیا آموزش و ترویج داده می شود. برنامه های بسیار زیاد دیگری نیز درباره تاثیر فرهنگ ایرانی اسلامی بر روی فرهنگ غرب به صورت مستند تولید و پخش شده است که البته در این حوزه همچنان جای کار بسیاری وجود دارد. با توجه به ظرفیتی که فضای مجازی ایجاد کرده است و تاکیدات مقام معظم رهبری در حکم ایشان به ریاست سازمان مبنی بر حضور موثر در فضای مجازی، نیاز به یک اقدام جهادی برای بازتعریف فعالیت های رسانه ای خود با توجه به ظرفیت رسانه های نو داریم. در این راستا کارهایی انجام شده و به طور مثال متناسب با پیام مقام معظم رهبری ویدئوهایی متناسب با علائق جدید جوانان غربی و متناسب با رسانه های جدید و شبکه های اجتماعی تولید شده است که قطعا در ابتدای راه هستیم و هدف ما در برون مرزی باید رصد دائمی تغییرات و پیشرفت های علمی در رسانه های جدید باشد و همواره تلاش کنیم تا بتوانیم در رتبه اول رقابت رسانهای در حوزه فضای مجازی قرار بگیریم و امیدواریم همکاران برون مرزی در این مسیر قدم های بلندی بردارند.