در پی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا (تحقق طرح موسوم به «برگزیت») فرانسه ناگهان با واقعیت متفاوتی از اتحادیه اروپا رو به رو شده و در اذهان بسیاری جدایی فرانسه از اتحادیه اروپا متصور است، اینکه آیا ممکن است طرح موسوم به «فریپارت» نیز محقق شود. در این میان، یک چیز قطعی است: چنانچه بروکسل به بیاعتنایی خود به آرای دموکراتیک برای تعقیب سیاستهای اقتصادی حامی ثروتمندان ادامه دهد، تداوم بحران اتحادیه کماکان محتمل است.
رامین مظاهری خبرنگار پرس تیوی از پاریس در این باره گزارشی تهیه کرده که متن برگردان آن به شرح زیر است:
دیدگاههای ضد ریاضت اقتصادی انگلیس را بر آن داشته تا بر خلاف توقعات به خروج از اتحادیه اروپا رای دهد، در قارهای که سوال این بود: آیا این پایانی بر اتحادیه اروپا خواهد بود؟
فیلیپ مورو دفارژ از مرکز روابط بینالملل فرانسه: واضح است که اعتماد لازمه همکاری است. هیچ جدایی بدون رنج نیست. هر گونه جدایی سخت و دردناک است و جدایی میان انگلیس و اتحادیه اروپا نیز جدایی سختی است.
شایان ذکر است همه پرسیهای ضد اتحادیه اروپا از سال 1992 دستکم در هفت کشور مورد بی اعتنایی قرار گرفته بود، از جمله مخالفت 55 درصدی در فرانسه با قانون اساسی اتحادیه اروپا در سال 2005 میلادی، که سران فرانسه بهای چندانی بدان ندادند. اتحادیه اروپا بیش از هر کشور دیگری محصول اراده فرانسه بوده است و خروج انگلیس فرانسه را به دست کشیدن از ماشینی که هدایت آن را تحت کنترل آلمان طراحی کردند سوق نخواهد داد.
هرچند رسانههای جریان اصلی ترجیح میدهند که شق ملی گرایی موضوع را برجسته کنند، اما به کلی نقشی را که اتحادیه اروپا از سال 2009 در افزایش نابرابری اقتصادی و فقر بازی کرده نادیده میگیرند.
فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه: تصمیم انگلیس که در پی رای عدم اعتماد به پروژه اتحادیه اروپا گرفته شد ما را ملزم میکند تا کاملا از نارساییهای عملکردی این اتحادیه آگاهی یابیم.
بازار سهام فرانسه هشت واحد افت داشته است. پیمان تجارت آزاد میان امریکا و اتحادیه اروپا که مطلوب جناح راست است باید متوقف شود. فرانسه اکنون از نفوذ بیشتری در اتحادیه برخوردار است، اما باید دید که آیا با سیاستهای ریاضتی که توسط بروکسل و آلمان وضع شده مبارزه میکند یا خیر؟
با این حال، 53 درصد از مردم فرانسه پیشاپیش خواهان همه پرسی عضویت در اتحادیه اروپا هستند و فراخوان برای برگزاری فوری انتخابات دموکراتیک از جناح چپ گرفته تا راست افراطی به گوش میرسد.
در نهایت، این رای طبقه متوسط -بزرگترین قربانیان سیاستهای نخبهگرایانه و تجارت آزاد اتحادیه اروپا- بود که رای «خروج» را سکه رایج روز و آینده کرد.
اتحادیه اروپا اکنون با طرد مکرر دموکراسی و تحمیل سیاستهای ریاضتی اکنون سبب ایجاد شکاف دائمی در اروپا شده و شاید پیشاپیش بذر نابودی خود را کاشته است.
استفاده از این مطلب با ذکر منبع «پرس تیوی فارسی» بلامانع است.